واکسن چهارماهگی
بالاخره میرسیم به دومین پروژه بنده در این مدت اخیر.درست یک هفته بعد از عروسی عموجان من چهارماهه میشدم و باید برا گذر از این مرحله واکسن میزدم..خیلی ها به مامانم گفته بودن که واکسن چهارماهگی اصلا قابل مقایسه با بقیه واکسن ها نیست و خیلی خوبه..اما چشمتون روز بد نبینه.دو روز تب زیاد داشتم..شب تا صبح از درد و تب خواب نرفتم..مادر جانمان مدام منو پاشویه میکردن.آقای پدر هم اون شب کمتر از همیشه خوابیدند.دو روز خیلی بد رو پشت سر گذاشتم.اما به قول مامانم خداروشکر که سالمم و این واکسنها رو میزنم.الهی که هیچ بچه ای تو ی هیچ خونه ای بیمار نشه
سید بردیا هستم بعد از واکسن چهارماهگی:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی